تئاتر وهنر آن در افغانستان
هنر های زیبا نمادی از فرهنگ هر کشور بشمار میرود واثارتاریخی کشور های مختلف شواهد ازقدامتتاریخی همان کشور بشمار میرود و مردمان محلی و بومی آنرا معرفی میکند اما هنر وادبیات هر کشور که مختص بخود همان کشوراست متمایز میباشد و تمام آنچه در تاریخ خود دارد با واژه های شرین و خاص آنرا که سرمایه گزشتگان شان است برای نسل های خود بشکل های مختلف انعکاس میدهند در افغانستان ما هم دانشمندانی در این عرصه داریم وداشتیم که باهمه قیودات و مشکلاتی که وجود داشت بازهم فعالیت های خوبی نموده اند خوب مثال بعد از علامه سلجوقی خدمات استاد برشنا قابل درک ودر خور ستایش میباشد واستادانزیادی دیگری هم در این عرصه وجود داشت در انزمان تنها چشم و چراغ هنرمندان کابل همان صالونسپورت لیسه استقلال بود که از طرف استاد سلجوقی که ریس مطبوعات آن زمان بود احیا و تحت شرایط همان زمان به اسم پوهنی ننداری مسماو فعالیت میکرد.
بعد ها آهسته آهسته زنان هم شامل این هنر زیبا شد این فعالیت ها تا سه دهه پیش بخوبی پیش میرفت و تعداد کثیری یا آماتور یا مسلکی جز هنر مندان تئاتر فعالیت داشت .اما مکانی را که بنام کابل ننداری بود و مرکز خوبی بخاطر تکمیل کار های این گروه بود در جنگ های کابل ویران کردن که به مخروبه تبدیل شده بود دیگر همه هنرمندان ما به گوشه دنیا پرکنده شدند و تقریبا امید دیگر وجود نداشت اما همینکه حکومت طالبان سقوط کرد دوباره این هنر رونق گرفت مکان دوباره احیا شد تعدادی اگر در این رشته میدانستن یانه گرد هم جمع شدن.
و باید گفت که حتاتعدادی که رو آوردن به این هنر البته بعد از طلبان آنها پیشینه هنرمندی تئاتر را نداشتن چون رادیو های زیاد نشریات داشت و ضرورت احساس میشد تعدادی شروع کردن به فعالیت این هنر و موضوع مهم دیگر مسله اقتصاد در میان بود وبخاطر پول تعدادی اگر مسلکی هم نبود شروع کردن به فعالیت وکار ایشان تا الحالادامه دارد.